بازاریابی محتوایی، با اینکه چند سال بیشتر نیست که سر زبانها افتاده است، اما مفهومی است که همیشه وجود داشته، حتی دورانی که خبری از اینترنت نبود. میتوانیم مدعی شویم که کانتنت مارکتینگ و استفاده از تکنیکهای آن یکی از دلایل موفقیت برندهای بزرگ در بازار بوده است.
در این مطلب به شما درباره بازاریابی محتوایی یا کانتنت مارکتینگ توضیح بیشتری دادهام. اگر به این حوزه علاقهمند یا صاحب یک کسب و کار هستید، حتما تا انتهای این مطلب همراه من باشید.
تاریخچه محتوا و بازاریابی محتوایی
تاریخچه استفاده از محتوا برای رسیدن به اهداف مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی و … به دورانی برمیگردد که انسان روی این سیاره شروع به زندگی کرد. دقیقا از همان دوران که انسانهای نخستین روی دیوارهای غارها داستان نبردها و شکار خود را به تصویر میکشیدند، محتوا و تاثیر آن خلق شد.
بازاریابی محتوایی یا به بیان دیگر، گسترش محتوا بصورت هدفمند از دوران پیش از رنسانس تاثیر زیادی روی قدرت گرفتن حکومتها داشت. بهطوری که کلیسا توانست با ترویج کتب دینی و اصول فکریاش، جایگاه خود را مستحکمتر کند. این روند با شکلگیری رسانههای چاپی مثل روزنامه در قرن 18 بیشتر نمود پیدا کرد و وارد دنیای تجارت و تبلیغات شد. تبلیغاتی که حتی قدرت عوضکردن رییس جمهور آمریکا را هم دارد!
تعریف بازاریابی (Marketing)
از آنجایی که بازاریابی محتوایی زیرمجموعه علم بازاریابی است، بهتر است ابتدا تعریفی از مفهوم بازاریابی داشته باشیم و پس از آن سراغ کانتنت مارکتینگ برویم:
بازاریابی از دید انجمن بازاریابان ایالات متحده (سال 2013)
بر اساس اعلام این موسسه معتبر، بازاریابی مجموعهای از فعالیتها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط (اطلاعرسانی و کسب اطلاع)، تحویل و تبادل پیشنهادها مربوطند. مبادلههایی که برای تمام افراد جامعه اعم از مشتریان، کارفرما، شرکا و در مقیاس بزرگتر، جامعه، ارزشمند هستند.
تعریف بازاریابی از دید فیلیپ کاتلر
فیلیپ کاتلر که به عنوان پدر بازاریابی نوین شناخته میشود، چنین تعریفی از بازاریابی دارد:
“بازاریابی ، فرایندی مدیریتی – اجتماعی است که بهوسیله آن افراد و گروهها با تولید و مبادله ارزش، نیاز و خواسته خود را رفع میکنند.»
تعریف بازاریابی از دید دکتر احمد روستا
دکتر روستا که پدر علم بازاریابی ایران نام دارند، تعریف بازاریابی را این چنین بیان میکنند :
بازاریابی شامل 3 رکن است :
– بازارشناسی: به معنای شناخت مشتریان و نیازهای آنها
– بازارسازی: به معنای خلق و بدست آوردن سهم بازار و جذب مشتری
– بازارداری: به معنای حفظ سهم بازار و حفظ مشتری
حالا که با مفهوم بازاریابی بیشتر آشنا شدید، بهتر است به سراغ مفهومی که دنبالش بودیم برویم، یعنی بازاریابی محتوایی. همانطور که از نام این واژه پیداست، ما با دو مفهوم بازاریابی و محتوا سروکار داریم. اما بازاریابی برای محتوا یا بازاریابی از طریق محتوا؟ الان به جواب میرسیم.
بازاریابی محتوایی چیست؟
به بیان ساده، مفهوم بازاریابی محتوایی یا کانتنت مارکتینگ، فرایندی شامل تولید و به اشتراکگذاری محتوایی است که باعث حفظ مشتریان قبلی و بهدست آوردن مشتریان جدید میشود.
این محتوا و اطلاعات میتواند در انواع مختلفی مثل اخبار، ویدئو، کتاب الکترونیکی، تصاویر اینفوگرافی، مطالعه موردی (Case Study)، مقالات و… تولید و منتشر شود.
آشنایی با انواع بازاریابی محتوایی (کانتنت مارکتینگ)
احتمالا کسب و کار شما یک وبلاگ دارد که روی آن مطالب مرتبط با حوزه کاری خود را منتشر میکنید یا یک پیج اینستاگرام ایجاد کردهاید که روزانه در آن پست و استوری منتشر میکنید. بسیاری از کسب و کارها هم وبلاگ دارند و هم در شبکههای اجتماعی فعال هستند؛ صرفا به این دلیل که رقیبهای آنها هم این کار را میکنند. در واقع خودشان بدون اینکه بدانند درحال انجام دادم بازاریابی محتوایی هستند (البته نه به طور صحیح).
مثلا اگر از یکی از این افراد بپرسید که چرا برای وبسایت خود یک صفحه وبلاگ ایجاد کردهاید و سه روز در هفته محتوای جدید روی آن منتشر میکنید احتمالا میگوید که به دلیل کمک به روند SEO سایت و رتبه گرفتن در نتایج گوگل! (با اینکه خودِ SEO هم یکی از انواع بازاریابی محتوایی است). در واقع هیچ هدفی پشت اکثر این اقدامات نیست و صرفا حاکی از دیدهها و شنیدههای صاحبان کسب و کار است.
بازاریابی محتوایی انواع مختلفی دارد و طیف وسیعی از سبکهای محتوایی را شامل میشود. هر یک از این سبکها و انواع به خودی خود یک تخصص است و برای موفقیت در آنها لازم است تا از حداقل تخصص برخوردار باشید. در ادامه این مطلب به شما درباره انواع کانتنت مارکتینگ توضیحاتی را ارائه دادهام.
بازاریابی محتوایی متنی
کلمات همیشه بهترین راه برقراری ارتباط بین انسانها بودهاند. نباید فراموش کنیم که جهش علم و ارتباطات از زمانی رقم خورد که پای خط، کاغذ و سیستم پست (ارسال نامه و پیام) به میان آمد و کتابها چاپ و روزنامهها منتشر شدند. هنوز هم این پیامهای متنی و صفحات وب هستند که با کلمات و عبارات، مفاهیم را به خوبی منتقل میکنند. بازاریابی محتوایی متنی بهطور کلی به سه دسته تقسیم میشود:
پستهای وبلاگی
بلاگ پستها بهترین بستر برای ایجاد ارتباطی موثر و پیوسته با مخاطبین شما هستند. اگر تمرکز شما روی بازاریابی محتوایی باشد، باید از وبلاگ برای رساندن پیام برند خود به خوبی استفاده کنید. انتشار محتواهای آموزشی، خبرها و اطلاعیهها از جمله رایجترین سبکهای ارسال یک پیام از طرف برند به مشتریانش است.
کتابهای الکترونیکی
این سبک از محتوای متنی که به E-Book هم مشهورند، یک ارزش محتوایی عالی هستند. در واقع شما به مخاطب خود نشان دادهاید که برای افزایش آگاهی و کمک به شما، برند زمان و هزینهای را برای ایجاد یک کتاب صرف کرده است. اگرچه که کتاب الکترونیکی هم میتواند حاوی تصاویر و CTAهای زیادی باشد، در مجموع بهعنوان نوعی از بازاریابی محتوایی متنی محسوب میشود.
ایمیل مارکتینگ
ایمیل همچنان جزو بسترهایی است که ROI (میزان بازگشت سرمایه) بالایی دارد و در سطح دنیا به میزان بالایی استفاده میشود. با اینکه استفاده از ایمیل در ایران طرفداران کمی دارد، اما ارزش این را دارد که با دیزاین خوب و کپیرایتینگ مناسب، شانس خود را برای بازاریابی محتوایی از طریق ایمیل امتحان کنید.
بازاریابی محتوایی تصویری
اهمیت تصاویر در دنیای بازاریابی بهخصوص تبلیغات تا حدی بالاست که همیشه از هویت بصری برندها بهعنوان یک عنصر اصلی ساخت برند یاد میشود. در واقع تصاویر مکمل کپیرایتینگ و متنهایی هستند که در کانتنت مارکتینگ از آن استفاده میکنید. این بخش از انواع بازاریابی محتوایی هم به موارد زیر تقسیم میشود:
عکس: عکسها به جلب توجه کمک میکنند. استفاده از تصاویر باکیفیت در وبسایت، سوشال مدیا و هر نقطه ارتباطی با مشتری که مجال نشان دادن تصویر را بدهد، لازم و تاثیرگذار است.
طراحی گرافیک: بهنظر من این موضوع بیش از آنکه فکرش بکنید اهمیت دارد. گاهی اوقات یک آیکن یا نمودار، تاثیر کلام شما را چندین برابر میکند، زیرا به انتقال بهتر حس و هدف اصلی شما کمک میکند.
ویدیو: ویدیو که این روزها گل سر سبد باغ بازاریابیمحتوایی است. در اهمیت محتوای ویدیویی همین بس که همه به فکر یوتیوبر شدن افتادهاند یا در اینستاگرام به هر شیوهای ریلز تولید میکنند. شما میتوانید با محتوای آموزشی، سرگرمی یا تبلیغاتی از طریق ویدیو، مخاطبان جدیدی جذب کنید یا تاثیرمثبت روی نگهداری مشتریهای قبلی خود بگذارید.
بازاریابی محتوایی صوتی
محتوای صوتی در هر نوعی همیشه برای به خاطر سپردن و در یاد ماندن بهترین گزینه است. چه شعرها و ملودها، چه کلام و دکلمه، این صداست که کمک میکند مفهومی خاص در ذهن مردم حک شود.
بازاریابیمحتوایی صوتی پتانسیل زیادی برای رشد دارد. رشد پادگیرها مثل شنوتو، کست باکس، گوگل پادکست و غیره، نشانی از علاقه مردم به گوش دادن است؛ گوش دادن به انواع محتوای صوتی از قبیل موارد زیر:
📌پادکست: یکی از راههای مفید که میتوانید در رابطه با کسبوکارتان محتوای مختلفی تولید کنید پادکست است. این سبک از محتوا به افزایش آگاهی از برند و جذب مخاطب جدید بسیار کمک میکند.
📌کتاب صوتی: این سبک از محتوا هم طرفداران زیادی دارد. با کتاب صوتی میتوانید با آزادی بیشتری محتوای تخصصی تولید کنید و مطمئن باشید که این محتوا به دست کسانی میرسد که بیشترین ارتباط را با حوزه کاری شما دارند.
لازم به توضیح است که بازاریابی محتوایی انواع دیگری از جمله “تعاملی” هم دارد. در این روش، میتوانید با برگزاری نظرسنجی، مسابقه و چتباتها با مخاطب خود ارتباط صمیمیتری ایجاد کنید.
به این نکته هم توجه داشته باشید که لزومی ندارد برای کسب و کار خود از تمام این شیوهها استفاده کنید، بلکه میتوانید با توجه به ویژگیهای مخاطب خود از هر نوع Content Marketing که برای شما مناسبتر است، بهره ببرید.
بازاریابیمحتوا چه تفاوتی با تبلیغات دارد؟
تفاوت اصلی تبلیغات و بازاریابی در سرعت اثرگذاری و سبک بیان آنهاست. تبلیغات جزوی از یک برنامه بازاریابی است که برای خرید یک محصول خاص، ناگهان با آن مواجه میشوید. این در حالیست که در بازاریابی محتوایی، شما بصورت مستقیم محصول خود را نمیفروشید، بلکه با آموزش و ارائه اطلاعات درباره محصول یا حوزه تخصصی که دارید، این احساس را در مخاطب ایجاد میکنید که به محصول یا سرویس شما نیاز دارد.
بازاریابی یک برنامه جامع است که بر اساس استراتژی مشخص تدوین شده است و تبلیغات، صرفا بخشی از این برنامه است.
بازاریابی محتوایی چه مزیتهایی دارد؟
مزیتهای بازاریابی محتوایی برای کسبوکارها، بهخصوص آن دسته که در فضای آنلاین فعالیت دارند شاملمواردی است که در ادامه مطلب بیان کردم.
افزایش ترافیک وب سایت
وقتی صحبت از افزایش ترافیک وب سایت، بهخصوص ترافیک ارگانیک میشود، هیچچیز بهتر از تولید محتوای با کیفیت نیست. از آنجایی که هدف موتورهای جستوجو، بهویژه گوگل این است که اطلاعات با کیفیت، دستهاول و مناسب در اختیار مخاطبان خود بگذارند، تولید محتوای با کیفیت در هر زمینه به افزایش ترافیک وب سایت شما کمک میکند. در واقع این قسمت از بازاریابی محتوایی بیشتر به SEO ارتباط دارد و متخصصان این حوزه تعامل زیادی با کارشناسان محتوا دارند.
همان جمله مشهور “محتوا پادشاه است” همچنان صدق میکند. در واقع در حال حاضر که حلقه فیلتر گوگل برای محتوای خوب تنگتر شده است، کیفیت محتوا اهمیت بیشتری پیدا کرده، پس اگر دوست دارید با تولید محتوا به بهبود وضعیت SEO و افزایش ترافیک کمک کنید، حتما روی کیفیت و کاربردی بودن آن تاکید داشته باشید.
افزایش آگاهی از برند (Brand Awareness)
کانتنت مارکتینگ به شما برای ایجاد تمایز کمک میکند. درست است که حرف اول و آخر را کیفیت میزند، اما باید بتوانید با خلق یک شخصیت از برند خود این کیفیت را نشان دهید. با استفاده از تکنیکهایی مثل داستانسرایی (استوری تلینگ) میتوانید امیدوار باشید که استراتژی بازاریابی محتوایی شما به ایجاد تمایز و خلق داستانی متناسب با شخصیت برند شما کمک کند، در غیر اینصورت، کار سختی در این فضای رقابتی خواهید داشت.
جذب مخاطب (مشتری) جدید
محتوایی که نیاز مخاطب خود را برطرف کند همیشه جذاب است. در واقع، محتوای جذاب به نظر من، نه خلاقانه است، نه با ترندها پیش میرود و نه سرگرم کننده است، محتوای جذاب محتوایی است که نیاز مخاطب را برطرف کند. حالا ممکن است در این رفع نیاز از چاشنی خلاقیت و ترندهای روز هم استفاده کنید که خیلی هم خوب است.
اگر بتوانید از این سبک محتوا استفاده کنید، با خیال راحت منتظر جذب مخاطب جدید باشید و آنها را در قیف فروش خود ببینید.
ایجاد اعتماد
اعتماد کلید فروش است. بار دیگر شما را به برندهای موفقی مثل ردبول و کوکا کولا یا دیجی کالا ارجاع میدهم. این برندها بدون شک با استراتژی محتوایی قدرتمند توانستهاند مخاطب را به خود نزدیکتر کنند و با ارائه اطلاعات مفید درباره محصولات، نیاز مشتری را برطرف یا آنها را سرگرم کنند. کافیست سری به مجله دیجی کالا بزنید. به نظر من که تیم بازاریابی محتوایی آن کارش را عالی انجام داده است.
مراحل اجرایی استراتژی بازاریابی محتوایی
در این بخش از محتوا به شما درباره مراحل مهم اجرای استراتژی کانتنت مارکتینگ توضیح دادهام. درباره این مراحل بیشتر تحقیق کنید و بیاموزید تا بتوانید تسلط بیشتری به این حوزه پیدا کنید.
هدف گذاری
صحبت از تعیین هدف شاید توضیح واضحات باشد، اما آنقدر مهم است که بدون داشتن هدف مشخص یا دور خودتان میچرخید یا درجا میزنید. بنابراین، هدف را خیلی جدی دریابید. در واقع برای تعیین هدف باید بازار را بشناسید، درک خوبی از محصول پیدا کنید و با توجهه به بودجه، شرایط کسب و کار و پتانسیل تیمی که همراهتان هستند هدف را مشخص کنید. به یاد داشته باشید که تعیین هدف برای استراتژی بازاریابی محتوایی کار یکی دو ساعته نیست و باید با حلقه مدیریت و اعضای تیم خود به صورت جدی تمام شرایط را بررسی کنید.
همچنین، سعی کنید هدف خود را واضح، دست یافتنی و قابل اندازهگیری تعیین کنید. مثلا اگر هدف شما “افزایش ترافیک ورودی سایت” باشد، تیم سردرگم خواهد شد، چئن نه زمان مشخصی برای آن تعیین شده و نه میدانید دقیقا این افزایش ترافیک بید چقدر باشد تا بگوییم به هدفمان رسیدیم.
مثلا این هدف برای شروع خوب است:
افزایش میانگین ترافیک ارگانیک سایت از طریق وبلاگ تا 500 کلیک روزانه (افزایش 300 کلیک) در بازه زمانی 2 ماهه
شناخت پرسونا
این هم از آن عبارتهای قشنگ دنیای مارکتینگ است که زیاد به گوشمان خورده، اما خیلی کم هستند کسانی که بدانند برای چه کسی (کسانی) در حال انجام کانتنت مارکتینگ هستند. اگر ندانید برای چه کسی مینویسید، برای چه کسی پیامک میفرستید یا برای چه تیپ شخصیت و با چه شرایطی قرار است نوتیف ارسال کنید، صرفا وقت و منابع سازمان را هدر دادهاید.
پرسونا یک شخصیت فرضی است که بر اساس دادههای واقعی از مخاطبان یا مشتریان شما ساخته میشود. این شخصیت به شما کمک میکند تا نیازها، خواستهها، چالشها و رفتارهای مخاطبان خود را بهتر درک کنید.
بنابراین در اولین قدمها پس از تعیین هدف، سعی کنید پرسونای مشتری خود را مشخص کنید. البته باید بگویم که تعیین پرسونا خود نیازمند انجام فرایند است و باید بصورت تیمی یا برونسپاری این پروسه را طی کنید.
تعیین استراتژی
از کلمه “استراتژی” نترسید. بهتر است ساده شروع کنید. اول ببینید چه پتانسیلی (بودجه، نیروی انسانی، ابزار و…) در اختیار دارید. بعد از آن با توجه به هدفی که دارید تعیین کنید که قرار است به کجا برسید. در واقع، استراتژی را بدون پیچیدگی و با مشخصکردن کلیات و برخی بایدها و نبایدها بچینید و در صورت نیاز آن را در مسیر تکمیل کنید.
مشخصکردن جایی که قرار است دیده شوید
این بخش از نقشه راه شما به پرسونای شما بستگی دارد. باید مشخص کنید که دوست دارید در چه کانالهایی دیده شوید. اگر مخاطب شما نسل جوان است قطعا تیکتاک و اینستاگرام گزینههای خوبی در کنار وبلاگ هستند. اگر مخاطبان مذهبی دارید، بهتر است حتی نگاهتان به پیامرسانها یا پلتفرمهای ایرانی یا رسانههای چاپی هم باشد. در هر صورت، در انتخاب کانال باید منعطف و بدون تعصب و فقط با توجه به پرسونا عمل کنید.
تیم بسازید
پیشبردن استراتژیهای Content Marketing یک نفره ممکن نیست. اگر امکانپذیر باشد، آنقدر کند پیش میروید که اثربخشی نخواهد داشت. بنابراین، به فکر ساختن یک تیم متشکل از حداقل یک نویسنده، کپیرایتر، کارشناس دیجیتال مارکتینگ، دیزاینر و تدوینگر ویدیو، کارشناس SEO و ادمین شبکههای اجتماعی باشید.
طبق تجربهای که دارم، کار تیمی در حوزه کانتنت مارکتینگ همیشه نتایج خوبی دارد و این تیم است که ضامن موفقیت کسب و کار است نه سیاستهای فردی یک نفر.
ایجاد تقویم محتوایی
تقویم محتوایی (Content Calendar) به شما کمک میکند در مسیر بمانید. این ابزار بازاریابی محتوایی باید توسط سردبیر یا کارشناس ارشد محتوای تیم تدوین شود و در اختیار سایر اعضای تیم اعم از نویسنده، دیزاینر و ادمین شبکههای اجتماعی قرار بگیرد. از مهمترین مواردی که باید در تقویم محتوایی گنجانده شوند باید به تاریخ انتشار، بستر انتشار، ددلاین، لینکهای مرتبط، کلمات کلیدی و پرسونا اشاره کنم.
نمونههای مختلفی برای ایجاد تقویم محتوایی وجود دارد که بسته به تیم و بستر هدف برای انتشار محتوا میتواند متفاوت باشد.
انتشار و پروموت محتوا
بعد از اینکه محتوای ما آماده انتشار شد، باید آن را به گوش مخاطب برسانید. ابزارهای زیادی برای این کار وجود دارند. علاوهبر بستری مثل وبلاگ که به کمک SEO میتواند بهینه شود، باید در شبکههای اجتماعی مهم هم آن را به گوش مخاطب برسانید. فرض کنید یک مقاله درباره “بهترین روشها برای نوشتن تیتر جذاب” نوشتهاید. شما میتوانید یک رشته استوری درباره اهمیت تیتر بنویسید و در اینستاگرام خود منتشر کنید و در نهایت، با درج یک لینک به این مقاله، از مخاطب خود برای مطالعه آن دعوت کنید.
البته، گفتن این نکته هم مهم است که باید محتوای وبلاگ شما دارای تمام استانداردهای محتوای خوب باشد تا بتواند کاربر را به سمتی که هدف شماست هدایت کند.
تحلیل نتایج محتوا
وقتی که از پروموت محتوای خود مطمئن شدید، وقت دیدن واکنش مخاطب است. باید طوری این مسیر را برنامهریزی کنید که رفتار کاربر قابل بررسی باشد. اگر یادتان باشد، گفتم که باید هدف را قابلاندازهگیری تدوین کنید. بنابراین، برای اینکه ببینیم به سمت هدف نزدیک شدهایم، باید رفتار کاربر را بهصورت قابلاندازهگیری بررسی و در اصطلاح رایج این روزها، Track کنیم.
ابزارهای متعددی برای این کار وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. این ابزارها شامل سرچ کنسول، گوگل آنالیتیکس، مایکروسافت کلریتی، سمراش و … هستند.
معرفی چند کتاب خوب با موضوع بازاریابی محتوایی از جو پولیتزی
من در مقالات دیگر هم به این موضوع اشاره کردهام که کتاب به ما کمک میکند تا علم خود را عمیقتر کنیم. تمامی دورهها و آموزشهایی که وجود دارند با مطالعه کتاب و مقالات معتبر ارزشمند و ماندگار خواهند شد. در ادامه، چند کتاب خوب در زمینه بازاریابی محتوایی به قلم جو پولیتزی را به شما معرفی کردهام. البته که کتابهای مکمل و بیشتری وجود دارد، اما این کتابها برای شروع عالی هستند.
خلق محتوا، خلق مشتری
“کتاب خلق محتوا، خلق مشتری”، به راهبردهای مهم در ایجاد و پیادهسازی استراتژی بازاریابی محتوایی میپردازد. این کتاب از چهار بخش کلی و 25 فصل تشکیل شده است:
بخش اول: آشنایی با انقلاب بازاریابی محتوایی
بخش دوم: شیوه اجرای بازاریابی محتوایی
بخش سوم: بررسی تعدادی از نمونههای موفق بازاریابی محتوایی
کارخانه محتوا
این کتاب به شما کمک میکند تا شکافهای موجود در روند تولید محتوا و بازاریابی را بهتر بشناسید. کتاب در 8 بخش کلی به شما درباره شناخت مخاطب، جهتگیری محتوایی و کسب درآمد از بازاریابی محتوایی آموزشهای لازم را ارائه میدهد.
قدرت محتوا
کتاب قدرت محتوا صرفا درباره تولید و انتشار محتوا نیست، بله روی محتوای با کیفیت و اثرگذار تمرکز دارد. این کتاب با اشاره و بررسی قدرت داستان سرایی به شما میآموزد چطور ثابت کنید که در حوزه کاریتان بهترین برند بازار هستید.
بازاریابی پرمحتوا
این کتاب از نظر من گل سرسبد این لیست است. جو پولیتزی در این کتاب به شما یاد میدهد چطور به مخاطبی که از طریق ایمیل و پیامک و شبکههای اجتماعی در حال بمباران محتوایی است، محتوای تازه و ارزشمند و در خور توجه برسانید. این کتاب بهترین مکمل برای سه کتابی است که در این بخش اشاره کردم و به شما توصیه میکنم حتما آن را مطالعه کنید.
سخن پایانی
باور به این موضوع که بازاریابی محتوایی میتواند مسیر رشد کسب و کارها را متحول کند دیگر چیز عجیبی نیست. البته بیش از اندازه همگانیشدن این موضوع باعث شده که مواردی مثل تجربه کاربر، هویت برند یا کیفیت محتوا توجه زیادی نشود، اما با تمام ان تفاسیر، هنوز جای زیادی برای رشد و کسب درآمد از طریق کانتنت مارکتینگ وجود دارد.